غریبه..
دوشنبه, ۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۳۳ ق.ظ
مغز به قلبم شلیک کرد،
خون پاشید به تمامِ زندگیام،
ضربانِ بودنم از کار افتاد،
درب رسیدن به خواستهها تخته شد
و به ناچار با خودم غریبه شدم...
تقصیر من نبود،
همهی اینها؛
نتیجهی یک اقدامِ حساب شده بود...
#مونس_آهنگری
سایت خیلی خوبی دارید
امیدوارم موفق باشید