- ۱۴ آبان ۰۰ ، ۱۶:۱۲
- ۰ نظر
تو بگو دلتنگی !
من میگویم، بغضی جا خوش کرده در گلو،
بیاشتیاقی نسبت به همه چیز.
تو بگو غربت !
من میگویم، دور ماندن از قلب کسی که دوستش داری.
تو بگو آشوب !
من میگویم، زیستن در جایی میانِ مرگ و زندگی ...
#مونس_آهنگری
تو بگو دلتنگی !
من میگویم، بغضی جا خوش کرده در گلو،
بیاشتیاقی نسبت به همه چیز.
تو بگو غربت !
من میگویم، دور ماندن از قلب کسی که دوستش داری.
تو بگو آشوب !
من میگویم، زیستن در جایی میانِ مرگ و زندگی ...
#مونس_آهنگری
بودنت
اعتبار روزهای روشنم است.
به گنجینهی خاطراتم
گرما میبخشد
و تاریخ را فریب میدهد !
اما از نبودنت
نمیتوان به سادگی گذشت.
تاریکی حاکم میشود
و همه چیز را به پایان خودش نزدیک میکند...
#مونس_آهنگری